این در حالی است که اولین کنفرانس دوستان سوریه با حضور نمایندگان نزدیک به ۷۰ کشور جهان به منظور یافتن راه‌حلی برای پایان دادن به بحران و ناآرامی‌های سوریه در روز ۲۴ فوریه ۲۰۱۲ (پنجم اسفند ۱۳۹۰) در تونس برگزار شد و متعاقب آن ۸۳ کشور و نهاد بین المللی در تاریخ اول آوریل ۲۰۱۲(13 فروردین 91) برای حمایت از اپوزیسیونهای سوری و فشار بر دولت سوریه گرد هم آمدند.

کنفرانس دوستان مردم سوریه در استانبول در بیانیه پایانی خود «شورای ملی سوریه» که در آن طیف‌های گسترده ای از مخالفان نظام بشار اسد حضور داشتند را به عنوان «نماینده قانونی مردم سوریه» به رسمیت شناخت.

پیش از این، مشابه همین نشست، نمایندگان حدود ۶۰ کشور جهان با حضور در نشست بین‌المللی دوستان لیبی که به میزبانی مشترک فرانسه و بریتانیا در پاریس برگزار گردید، برای آینده سیاسی این کشور تصمیمات استراتژیکی مهمی اتخاذ که سرانجام به سرنگونی معمر قذافی منتهی گردید.

از منظری دیگر نگاه به تاریخ تقویمی منطقه پر تنش خلیج فارس، نشان می دهد که بیست و یک سال پیش نیز در این منطقه پس از آن که تنش در روابط عراق و کویت به وجود آمد و ارتش عراق در زمان حکومت صدام حسین و حزب بعث در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به کویت حمله و این کشور را اشغال کرد. آمریکا در همین سال با ائتلافی متشکل از 22 کشور، به کویت و سپس به عراق حمله کرد و ارتش عراق را از کویت بیرون راند و جالبتر آن که در آن زمان سوریه با 16 هزار سرباز اعزامی به منطقه، یکی از کشورهای فعال در ائتلاف مذکور بود.

به دنبال این اقدام و در میانه جنگ بین بوسنی و صربستان به سال ۱۹۹۵ گروه‌های درگیر جنگ، موافقت‌نامهٔ صلح دیتون را امضا کردند که بر آن اساس جنگ سه ساله داخلی بین قومیتی را متوقف کرد. این توافقنامه مرزهای بین‌المللی بوسنی و هرزگوین را ابقا و یک دولت مشترک چند قومیتی دموکراتیک ایجاد کرد که با هدایت سیاست خارجی، دیپلماتیک و مالی تقویت می‌شد و به دنبال آن در ۱۹۹۵-۱۹۹۶، استقرار نیروی 60 هزار نفری از حافظان صلح به رهبری ناتو و در راس آن آمریکا، وظیفه نظارت بر اجرای این موافقتنامه را بر عهده گرفت.

حال نگاهی گذرا به تغییر و تحولات منطقه ای و جهانی، حاکی از آن دارد که بررسی اجمالی تصمیمات بین المللی و اقدامات و عملیاتهای صورت گرفته از تصمیم گیری ها از آغاز تا پایان یک بحران، همیشه با یک ائتلاف یا اتحاد تعدادی از کشورهای جهان همراه بوده است.

به سخنی دیگر توفیقات جهانی و گسترش سطح نفوذ کشورهای بزرگ در مناطق مختلف دنیا در صورتی تحقق و عینیت یافته که پشتوانه و ضمانت های اجرایی سیاستهای بین المللی آن در ابعاد نظامی – تبلیغاتی، توامان با ائتلافی از چند کشور قدرتمند و همراهی دهها کشور دیگر از مناطق گوناگون می باشد.

بر این اساس اگر بپذیریم که امروزه رنگ دخالت‌هاي آمريكا تغيير کرده و صف آرايي آمريكا مقابل روسيه با به رسميت شناختن مخالفان سوريه وارد مرحله تازه‌اي شده، این به منزله آن خواهد بود که آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی همچون فرانسه، بریتانیا و آلمان علاوه بر به رسميت بخشيدن حمایتهای تسلیحاتی از مخالفان بشار اسد، بر شکل گیری ائتلافی جهانی بر علیه نظام سیاسی سوریه، تاکید داشته و همانند دیگر نسخه های پیشین برای دیگر کشورهای عربی منطقه و شمال آفریقا، تا سر حد سرنگونی رژیم ها، ولو با دخالت نظامی در قالب یک ائتلاف جهانی،پیش خواهند رفت.

بی شک این رویه تا بدانجا برای کشورهای ائتلاف کننده در مراکش از حساسیت ویژه برخوردار است که امروزه حمایتهای ایران از کشور سوریه و شخص بشار اسد نسبت به گذشته علنی تر و آشکار تر شده و ایران نیز در این سو با اعزام مستشاران اقتصادی و نظامی خود به دمشق سعی دارد، معادلات سیاسی منطقه را به نفع سوریه و مردم آن هدایت و مدیریت نماید.

در غیر این صورت، چنانچه روش مذکور در چهارچوب قواعد بین المللی و ائتلاف جهانیِ شکل گرفته در مراکش، رقم بخورد، فرضیاتی متبادر می شود که حاکی از قرار گرفتن ایران در صدر اولویتهای بعدی کشورهای موتلف جهانی است.

به عبارتی دیگر تضعیف دامنه نفوذ و تسلط ایران در منطقه و کاهش تاثیرگذاری نقش بازیگری در معادلات منطقه ای پس از تغییر رژیم در سوریه، این امکان را بیش از پیش تقویت خواهد کرد که دوستان خاورمیانه ای ایران چون حزب الله و تقریبا حماس، خلع ید شده و از دایره قدرت نفوذ ایران خارج خواهند شد.

بنابراین ادامه سیاست نظم نوین جهانی و رشته اعمال تغییرات‌ در برخی از کشورهای منطقه خاورمیانه از سوی کشورهای بزرگ جهان، به ایران خواهد رسید و در این میان استفاده از روشهایی چون گسترده کردن عملیاتهای روانی و تبلیغاتی با هدف هدایت افکار عمومی جهان و منطقه بر علیه ایران،به رسمیت شناختن ائتلافی از مخالفان خارج نشین، آزاد کردن بخشهایی از دارایی مسدود شده ایران به نفع مخالفان، انتقال کرسی در سازمان ملل به رهبران مخالف نظام جمهوری ایران،تحلیل قوای اقتصادی و معیشتی مردم، افزایش سطح نارضایتی مردم از سیستم حاکم، وابستگی شدید به واردات و حمایت های تسلیحاتی از مخالفان در داخل در قالب ائتلاف جهانی اجرایی خواهد شد.

گر چه مواضع مسئولان ایران همیشه بر ناکامی و ناکارآمدی سیاستهای خصمانه کشورهای بزرگ بر علیه ایران بوده، اما پاشنه آشیل و آسیب کشور زمانی رخ خواهد داد که بر ادعای آسیب ناپذیری کشور پافشاری و اصرار بورزیم و با اتخاذ برخی موضع گیری ها، ناخواسته در شکل گیری ائتلاف جهانی بر علیه کشورمان، سهیم شویم.

سئوالی که در اینجا متبادر خواهد شد این است که با تداوم برخی سیاستها از سوی ایران در قبال غرب و تحولات منطقه، چه تضمینی وجود دارد که در صورت بروز فضاهای همسو با منافع بیگانگان در ایران، ائتلاف جهانی با حضور دهها کشور در یک کنفرانسی با عنوان نشست دوستان ایران، در یکی از کشورها شکل نگیرد؟ دستگاه سیاست خارجی کشور، تا چه توانسته یا می تواند با شکستن اراده کشورهای بزرگ جهان، موجبات فروپاشی ائتلافات جهانی بر علیه ایران را فراهم نماید؟ و مهمتر از آن، اتخاذ برخی مواضع و دیدگاههای خاص از سوی برخی افراد داخلی و مسئول به خصوص در سالهای اخیر، منطبق بر چه مبانی، اصول، منطق و پارادایم دیپلماتیکی بوده که بتواند کشور را از انزوای بین المللی خارج و زمینه تعاملات جهانی را فراهم نماید؟

بنابر این اصل، شاید بتوان گفت که اتکاء به نیروی عظیم مردمی و بازنگری در برخی مواضع، دیدگاهها، سیاستها و روشهایی که متاسفانه به انزاوی بین المللی کشور، کمک کرده و از طرفی با بهره گیری از تمام ظرفیتهای سیاسی کشور در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی، تا اندازه ای در عقب انداختن ائتلافهای جهانی بر علیه ایران موثر باشد.