چند هفته گذشته، فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در يك كنفرانس مطبوعاتي و رسانه اي گفت كه ايران نه تنها در آمادگي كامل در دفاع از كيان كشور در برابر تهديدات نظامي كشورهاي بلوك غرب به سر مي برد، بلكه سخن از رويارويي نبردي بين ايران و اسراييل به ميان آورد كه البته زمان آن را به شرايط جهاني و منطقه اي واگذار كرد.

چند هفته بعد، اين سخنان از سوي رئيس جمهوري اسلامي، جناب دكتر احمدي ن‍‍ژاد مورد انتقاد قرار گرفت، آن هم باز در يك نشست خبري با خبرنگاران خارجي و داخلي.

وي ضمن رد صريح برخي موضع گيري ها از سوي تعدادي از فرماندهان نظامي، تاكيد كرد كه در برابر تبليغات رواني و حملات نظامي دشمنان به ويژه آمريكا و اسراييل، بيان سطح آمادگي ها و توان رزمي و دفاعي كشور كافي است و هر گونه اظهارات خارج از اين مدار، به تنش زايي بيش از پيش در منطقه منجر مي شود.

اگر چه واكنش به اظهارات و رجزخواني هاي فرماندهان نظامي در اين حد باقي نماند، اما همگان مطلع شدند كه سرلشگر حسن فيروزآبادي، رئيس ستاد كل مشترك نيروهاي مسلح نيز در سلسله نشست‌های فرهنگی ويژه اساتيد دانشگاه علم‌ و ‌صنعت ايران، در واكنش به اين نوع از موضع گيري ها، گفت، وقتي يك فرمانده نظامي حرف مي‌زند بايد بداند كه از صحبت او برداشت سياسي و امنيتي مي‌شود و برخي افراد به‌گونه‌اي صحبت مي‌كنند كه اين تصور در بين مردم ايجاد مي‌شود كه گويي مي‌خواهد جنگ شود؛ در حالي كه اين نوع حرف زدن ها اشتباه است و در صحبت كردن خود بايد اينگونه مسايل را محاسبه كند.

وي اضافه مي كند ما نقاط آسيب‌پذيري آمريكا، اسرائيل و دشمنان مان را شناسايي كرده‌ايم و سلاح مناسب نيز متناسب با اين نقاط آسيب‌پذير طراحي و حوزه نشانه‌گيري و پرتاب خود را نيز مشخص كرده‌ايم و استفاده از اين پيش‌بيني‌ها بستگي به اراده سياسي كشور، شرايط نظامي و سياسي كشور دارد و ممكن است اين اقدامات انجام شود يا نشود؛ همانطور كه 20 سال است ما اقدامي نكرده‌ايم چون كه ما همواره تلاش كرده‌ايم كه از روش بازدارندگي استفاده كنيم و در راستاي سياست بازدارندگي عمل مي‌كنيم.

لذا بر اين اصل بايد پذيرفت وقتي بدخواهان و دشمنان نظام جمهوري اسلامي براي شكستن مقاومت مردم ايران به هرابزار و وسيله متوسل مي شوند كه گسترده كردن تبليغات و كشاندن دامنه جنگ در منطقه به ايران، يكي از ابزارهاي آنان قلمداد مي شود، اين گونه موضع گيري ها از سوي فرماندهان و مسئولان ارشد نظام طبيعي است. چرا كه به فرموده مقام معظم رهبري، در جايگاه فرماندهي كل قوا، در هر سطحي كه كشورهاي جنگ طلب در مقابل ايران آرايش نظامي و تبليغاتي كنند، در همان سطح مقابله و مبارزه خواهيم كرد.

از سويي ديگر طبق اصل 110 قانون اساسي جمهوري اسلامي، رهبري نظام به عنوان فرماندهي كل قوا، مي تواند در برقراري صلح يا اعلان جنگ اعلام موضع نمايد. چنانچه در دوره حيات امام خميني(ره)، پذيرش قطعنامه و استقرار صلح بين دو كشور ايران و عراق از اختيارات ايشان بود.

حال از آنجايي كه كشور در موقعيتي كاملاً حساس قرار دارد و از طرفي حلقه هاي تحريم و تهديدات نظامي تنگ تر و تنگ تر مي شود و ساختار اقتصادي كشور هم با نوسانات ارزي و ريالي دچار تزلزل شده است، ضرورت انسجام رفتاري و وحدت رويه در بين مسئولان و مديران كشور در برابر اتخاذ سياستهاي كلان كشوري، به خصوص در مسائل مهمي چون اعلان مواضع نظامي و اقتصادي، بيشتر از گذشته ديده مي شود.

بنابراين در حالي كه نه تنها ايران كه منطقه خاورميانه در موقعيت نه جنگ و نه صلح است، دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي كشور مي تواند در جايگاه پيشاني موضع گيري ها و واكنش ها، ضمن اهتمام به حفظ و صيانت از منافع ملي، نسبت به نهادينه كردن سياست تنش زدايي، فعالتر شود و سايه تهديدات نظامي را از منطقه بزدايد.

قطع به يقين وقوع هر گونه جنگ كه با پيروزي يا شكست همراه باشد، نتايجي جزء تخريب و خرابي و از بين رفتن منابع انساني، مالي و مادي نخواهد داشت و از آنجايي كه مردم ايران هيچگاه در حادث شدن جنگ ها پيشقدم نبوده اند، اميد است كه اين بار نيز با درايت و عقلانيتِ سياستمداران و نخبگان سياسي، كشور از اين مقطع حساس با سربلندي گذر كند.